قدس آنلاین: درحالیکه کمتر از ۱۰۰ روز به انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا باقیمانده، رویکرد دوگانه مقامات کاخ سفید علیه کشورمان هرروز ابعاد جدیدی به خود میگیرد. واشنگتن از یکسو قطعنامه خود در راستای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران را به شورای امنیت سازمان ملل میبرد و از سوی دیگر دونالد ترامپ مدعی میشود در صورت پیروزی در ماراتن نوامبر آینده، میتواند در چهار هفته با تهران به توافق برسد! حال این سؤال مطرح است؛ پشت پرده اینگونه مواضع دوپهلو چیست؟
هرچند بهظاهر میان اظهارات ترامپ و رویکرد این کشور در قبال ایران نوعی تفاوت احساس میشود، اما در حقیقت این تفاوت وجود ندارد، بلکه بیان این سخنان نوعی راهبرد تبلیغاتی است و وی سعی دارد در جهتی دیگر اهداف ایالاتمتحده علیه جمهوری اسلامی را دنبال کند. در عالم سیاست به هر پدیدهای باید از ابعاد و جنبههای مختلف نگاه و آن را مورد تجزیهوتحلیل قرارداد. واقعیت آن است که آمریکاییها برای رسیدن به اهداف خود در محیط بینالمللی هر شیوه و روشی را موردتوجه قرار داده و عملیاتی میکنند. سخنان رئیسجمهور آمریکا هم چیز جدیدی نیست، بلکه تنها به گونه جدید بیانشده و در نهایت در جهت منافع این کشور است.
دونالد ترامپ اکنون در صحنه داخلی از سوی جریانهای مخالف به مانعتراشی در جهت رابطه بهتر با ایران متهم شده و از طرف دموکراتهای رقیب اینگونه تبلیغ میشود که وی به دنبال یکراه حل و توافق با تهران نیست. دموکراتها از سوی دیگر با انگشت گذاشتن روی تغییرات پیدرپی که در مهرههای سیاسی دولت ترامپ صورت گرفته، تلاش دارند اینگونه به افکار عمومی القا کنند که رئیسجمهور، منافع کشورش را در جهت منافع شخصی قربانی میکند و همه تحولات صورت گرفته در رأس حاکمیت این کشور هم این مسئله را تأیید میکند. آنها همچنین میخواهند اینگونه القا کنند که ترامپ برخلاف شعارهای انتخاباتی گذشته سیاستهای جنگطلبانهای را دنبال میکند.
حال به نظر میرسد ترامپ با مطرح کردن این نکته که در صورت پیروزی در انتخابات ۱۳ آبان میتواند تنها در چهار هفته با تهران به توافقی دیگر دست یابد، به دنبال آن است اینگونه وانمود کند که سیاست فشار حداکثری او علیه ایران اثرگذار بوده است. از طرف دیگر وی با این اظهارات تلنگری هم به افکار عمومی میزند به این معنی که در مقام فردی که خواهان مذاکره است، ظاهرشده و میگوید اگر صبر کنید میتوانم بهزودی ایران را پای میز مذاکره بکشانم. «دونالد» با این کار در عرصه رسانههای آمریکا هم اینگونه مینماید که ایران، کره شمالی و ونزوئلا ترجیح میدهند به سبب ضعف جو بایدن، با رقیب انتخاباتیاش گفتوگو کنند و این در حالی است که من مخالف مذاکره نیستم، اما بایدن دارد از این مسئله بهرهبرداری تبلیغاتی میکند. پس این اظهارات ازیکطرف استفاده داخلی و انتخاباتی دارد و از سوی دیگر توجیهکننده سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه ایران است.
درعینحال ترامپ تلاش دارد سیاست «هویج و چماق» که آمریکاییها همواره در عرصه سیاست خارجی مد نظر دارند را بهگونهای دیگر به کاربرد. دونالد در پی آن است با مطرح کردن این سخنان بیاساس، در محیط بینالمللی اینگونه القا کند که دنبال مذاکره بوده و این تهران است که از گفتوگو طفره میرود. البته این بازی دولتمردان آمریکایی هم مانند دیگر توطئههای آنها از پیش باخته به نظر میرسد؛ چراکه خروج کاخ سفید از توافقنامه جامع برجام نشان داد این واشنگتن است که باوجود ظاهرسازی، به گفتوگو علاقهای نداشته و بر تعهدات خود نیز هیچ پایبندیای ندارد؛ چیزی که در مورد ایران خلاف آن ثابتشده است.
نظر شما